اهلی شیرازی_سحر حلالسحر حلال (فهرست)

سحر حلال شمارۀ 20 : رسیدن نامه جم بگل و تندی کردن او

1. ساقی از آن آب توکاتش برست

2. دل همه دم سوزد و جان خوشترست

3. مجمر تن ز اخگر قلب از چه سوخت

4. و اب رخ از این زر قلب از چه سوخت

5. گر زر دل را کنم از می سره

6. لشکر غم بشکنم از میسره

7. مرغ دل از شوق تو پروا کند

8. سوی گل از شوق تو پروا کند

9. نامه جزوی بسوی کل برد

10. چند جم این آرزوی گل برد

11. نامه جم را چو گل از ناز خواند

12. قاصد جم را بر خود باز خواند

13. گفت از این نامه پر غصه داد

14. کی دل کس فیصل این قصه داد

15. این سخن ار بشنود از باد، کی

16. غصه این را برد از یاد کی

17. ناوک کین بر تن وی کی زند

18. از پی مرگش همه کی کی زند

19. از همه گر گوهر وی برشود

20. بحر وی از آتش کی برشود

21. وز کند از حاصل کیوان سخن

22. ضد هم آید دل کی وان سخن

23. در نسب ار کم همه جم عم بود

24. خواتر او از همه جمعم بود

25. نسبت در گر کند او با رخام

26. گر همه ناپخته شد این بار خام

27. همسر من کی شود آن خام سر

28. در سر من میکند آن خام سر

29. کی بود از بیهده رو بر جمم

30. ریخته خون صد از او پرچمم

31. گو هوس از من مکن همدمی

32. گر همه جان باشی و جان هم دمی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردمی هرگز ز چشم او ندیدم،گر چه من
* می کشم روغن به زور جذبه ازبادام خشک
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز سحر چشم تو شاهین پنجهٔ شاهم
* ز بند زلف تو زنجیر گردن شیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
* عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
شعر کامل
سعدی