امیر معزی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 32

1. ای بار خدایی که خداوند جهانی

2. لشکر شکن و ملک ده و ملک ستانی

3. دریادل و مه‌طلعت و خورشید ضمیری

4. باران سپه و ابر کف و برق سنانی

5. فخرست به‌ سلطانی تو پیر و جوان را

6. تا با خرد پیری و با بخت جوانی

7. چون مهر و سپهری و نه آنی و نه اینی

8. چون ابر و هژیری و نه اینی ونه آنی

9. چندین سخن نغز که دارد که تو داری

10. چندین سخن نغز که داند که تو دانی

11. شاهان جهان را به‌ گه کین و گه مهر

12. از تخت برانگیزی و بر تخت نشانی

13. با تیغ به یک ساعت ملکی بگشایی

14. با جام به یک لحظه‌ گنجی بفشانی

15. هرگز نبود شادی و هرگز نبود غم

16. آن را که برانی تو و آن را که بخوانی

17. در جام تو می بر صفت آب حیات است

18. چون خضر امیدست که جاوید بمانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست
* پیغام آشنا نفس روح پرورست
شعر کامل
سعدی
* کسی که عیب ترا پیش چشم بنگارد
* ببوس دیده او را که بر تو حق دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاست
* راحت جان و شفای دل بیمار آن جاست
شعر کامل
سعدی