امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1073

1. چنان چشمی ز رویم دور می دار

2. چنینم خسته و رنجور می دار

3. همی کن باد رعنایی زیادت

4. چراغ عاشقان بی نور می دار

5. برون شد پای مستوران ز دامن

6. تو دلها می بر و مستور می دار

7. دلم را سوختی از دوری خویش

8. دلم می سوز و خود را دور می دار

9. کسی کاحوال من بیند، دهد پند

10. که بر خود عقل را دستور می دار

11. من از جان بشنوم پندتو، ای دوست

12. ولیکن عاشقم، معذور می دار

13. نگارا، چون غلام تست خسرو

14. به چشم رحمتش منظور می دار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فروتنی است دلیل رسیدگان کمال
* که چون سوار به منزل رسد پیاده شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
* هیچ بازار چنین گرم که بازار تو نیست
شعر کامل
سعدی
* غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نیست
* جمال دولت محمود را به زلف ایاز
شعر کامل
حافظ