امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1109

1. قمر برید ز من مهر و من خراب قمر

2. شبم دراز چو گیسوی نیمتاب قمر

3. خرابه ها همه چون از قمر شود روشن

4. چراست تیره دل من، چو شد خراب قمر

5. تمام شب قمر آسمان نمی خسپد

6. که چشم این قمر ما ببست خواب قمر

7. کجا رسد مه گردون بدین قمر، باری

8. که نیست چشمه خورشیسدتر به آب قمر

9. ز نور باشد هر قطره چشمه خورشید

10. چو خون چکد ز رخ همچو آفتاب قمر

11. کنون دمیدن صبح از رخ قمر باشد

12. چو آفتاب نهان شد ز ماهتاب قمر

13. گر آید و برود زودتر نه جای گله است

14. از آنکه نیست نهان، خسروا، شتاب قمر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شرطست نه بر چشمه که بر چشم نشانند
* مانند تو سروی که ز بستان بدر آید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز
* که گر بدو رسی از شرم سر فروداری
شعر کامل
حافظ
* دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی
* دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار
شعر کامل
سعدی