امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1138

1. بیا که بزم طرب را چمن نهاد اساس

2. بیا که باد صبا گشت عیسوی انفاس

3. بنوش باده گلگون به طرف باغ که من

4. ز پا فتاده ام از دست محنت افلاس

5. چه حکمت است ندانم که ساقی گردون

6. مدام خون جگر می دهد مرا از کاس

7. کسی ز چهره مقصود خود نیافت نشان

8. ازان زمان که نهادند سرنگون این کاس

9. به راه کعبه که از هر طرف کمین گاهی ست

10. اگر ز خویش گذشتی، قدم منه به هراس

11. کسی به دلق مرقع، کجا شود درویش؟

12. چو سینه صاف نباشد، چه سود ترک لباس؟

13. درون چو پاک شود از کدورت اغیار

14. تو خواه جامه اطلس بپوش، خواه پلاس

15. حدیث دوزخ و جنت دگر مگو خسرو

16. وصال یار طلب کن، گذر ازین وسواس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرنجان روان کاین سرای تو نیست
* بجز تنگ تابوت جای تو نیست
شعر کامل
فردوسی
* چون کدو بی‌خبری زین که گلویت بستم
* بستم و می‌کشمت چون ز رسن بگریزی
شعر کامل
مولوی
* حسن و عشق پاک را شرم و حیا در کار نیست
* پیش مردم شمع در بر می کشد پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی