امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1170

1. شاد باش، ای شب فرخنده دوش

2. که فلان بود مرا در آغوش

3. نه همی سیر شد از رویش چشم

4. نه همی پر شدی از قولش گوش

5. ماجرای دل خون گشته من

6. دیده می ریخت برون، من خاموش

7. مست بودم خبر از خویش نداشت

8. باده را گر چه نمی کردم نوش

9. او همی گفت سخن، من حیران

10. او همی خورد می و من بیهوش

11. ای که آن روی ندیدی زنهار

12. گر مقابل شویش دیده مپوش

13. هست بازار تو در دلها گرم

14. حسن چندانکه توانی بفروش

15. ناله خسرو بشنو که خوش است

16. بر در شاه فغان چاووش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبل نطقش به ناز غنچهٔ لب کرد باز
* گشت ز مل عارضش همچون گل کام‌کار
شعر کامل
خاقانی
* هر دم چو تاک بار درختی نمی شویم
* چون سرو بسته ایم به دل بار خویش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ریزش این تنگ چشمان تشنگی می آورد
* وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال ها
شعر کامل
صائب تبریزی