امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1200

1. گه گه نظری باز مدار از من درویش

2. چون منعم بخشنده به در یوزه درویش

3. ما را دل صد پاره و لعلت نمک آلود

4. مشمار که تا روز اجل به شود این ریش

5. حسن تو فزون باد و جفای تو فزون تر

6. تا درد دل خسته من کم نشود بیش

7. جانا، مکش اکنونم ازان شیوه که دانی

8. کان صبر نمانده ست که می کردم ازین پیش

9. خوش باش که آن غمزه خون ریز تو ما را

10. چندان نگزارد که گشایی تو سر کیش

11. ایمن ز خیال تو نیم با همه پرسش

12. قصاب نه از مهر کند تربیت میش

13. ساقی منگر توبه، قدح بر سر من ریز

14. تا غرقه شود این خرد مصلحت اندیش

15. ایمان من اندر شکن زلف بتان شد

16. کافر کندم دل که اگر گردم ازین کیش

17. ای آن که زنی طعنه به خسرو ز پی عشق

18. تو فارغی از درد که من خوردم ازین نیش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سبکساران به شور آیند از هر حرف بی مغزی
* به فریاد آورد اندک نسیمی نیستانی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن
* بند قبای غنچه گل می‌گشاد باد
شعر کامل
حافظ
* مسکین بنفشه بر سر زانو نهاده سر
* با جامه کبود پریشان و سوگوار
شعر کامل
سلمان ساوجی