امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 130

1. جز صورت تو ماه سما را چه توان گفت

2. جز طره تو دام بلا را چه توان گفت

3. آن روی که داده ست خدایت صفت آن

4. هم خود تو بگو، بهر خدا را، چه توان گفت

5. چون ماه نو انگشت نمایست دهانت

6. آن خاتم انگشت نما را چه توان گفت

7. شد بسته زلفین تو خون در دل نافه

8. دلبستگی مشک خطا را چه توان گفت

9. هر لحظه صبا بر سر گل بروزد از ناز

10. از کرده تو باد صبا را چه توان گفت

11. شب اشک و دم سرد مرا دید خیالت

12. پس گفت که این باد هوا را چه توان گفت

13. گر چشم مرا ابر گهربار توان خواند

14. خاک کف شمس الامرا را چه توان گفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیبجو دلدادگان را سرزنش ها میکند
* وای اگر با او کند دل آنچه با ما میکند
شعر کامل
رهی معیری
* گل و نرگس به هم دیدى به نوروز
* چنان بودند آن هر دو دل افروز
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی
* کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن
* تا همه خلق ببینند نگارستان را
شعر کامل
سعدی