امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1322

1. آن نه منم که از جفا دست ز یار در کشم

2. یا پس زانوی خرد پای قرار در کشم

3. دل به خط بتان شد و دامن خویش می کشد

4. دامن به چند جا از سر خار در کشم

5. شاهسوار من کجا، تنگ قبای کج کله؟

6. تاش درون چشم خود اسپ سوار در کشم

7. عمر من است بار ننگ، هیچ وفا نمی کند

8. عمر اگر وفا کند، هم به کنار در کشم

9. طاقت صبر طاق شد، بر سر راه او روم

10. دیده آب رفته را بو که غبار در کشم

11. خیز و قیامتی نما بهر شمار عاشقان

12. تا به میانه خویش را گاه شمار در کشم

13. یک سر مو ز خط خود از پی کشتنم بکش

14. تا به عوض به جای او این تن زار در کشم

15. ساقی بخت اگر شبی باده به کام ما دهد

16. جام مراد تا به لب از لب یار در کشم

17. خسرو بیدل توام مست شبانه لبت

18. یک دو لبالبم بده تا به خمار در کشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند قرابه گر مسلمان نبود
* او را تو چه گویی که کدو می‌سازد
شعر کامل
خیام
* ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
* بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
شعر کامل
سعدی
* سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
* گر ره دیگر رود ضلال مبینست
شعر کامل
سعدی