امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1331

1. بخت گویم نیست تا پیش تو سربازی کنم

2. تو به جان چوگان زنی، گر من سراندازی کنم

3. پوستی دارم که در وی نقد هستی هم نماند

4. با خریداران غم چون کیسه پردازی کنم؟

5. با خیالت جان به یک تن، کی روا باشد که من

6. با فرشته دیو راخانه به انبازی کنم

7. شرم باد ار جان دشمن کشته را گویم غمت

8. پیش دشمن کی سزد کز دوست غمازی کنم؟

9. چند نالانم درین ویرانه دور از کوی تو

10. من نه آن مرغم که با بلبل هم آوازی کنم

11. آفتابم در پس دیوار هجران ماند و من

12. سایه را مانم که با دیوار همرازی کنم

13. چشم او ترکی ست مست و خنجر خونی به دست

14. وه که با این مست خونی چند جانبازی کنم؟

15. سرو گفتش «خط دهم از سبزه پیش بندگیش

16. گر ز آزادی برم با خود سرافرازی کنم »

17. هر کسی گوید که «گو حال خودش، خسرو، به شعر»

18. دل کجا دارم که دعوی سخن سازی کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم
* بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم
شعر کامل
سعدی
* با خارکشان نشین که اندر دو سه روز
* صد برگ بساخت گل ز یک دستهٔ خار
شعر کامل
انوری
* دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
* چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر کامل
صائب تبریزی