امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1360

1. بی تو امید ندارم که زمانی بزیم

2. سهل آنست که تا چند به جانی بزیم

3. رخصت زیستنم نیست ز چشم تو، ولی

4. گر دهد غمزه شوخ تو امانی، بزیم

5. چو دهان تو یقین نیست، رها کن بازی

6. چند گاهی که توانم به گمانی بزیم

7. دست ده بر دهن خویش به بوسی تو مرا

8. مگر از لطف تو دستی به دهانی بزیم

9. خسروم، لیک چو فرهاد شدم کشته عشق

10. گر بگویی که چگونه ست فلانی بزیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیش از تو بسی شیدا می‌جست کرامت‌ها
* چون دید رخ ساقی بفروخت کرامت را
شعر کامل
مولوی
* آن را که بوی عنبر زلف تو آرزوست
* چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز
شعر کامل
حافظ
* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی