امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 146

1. ز من نازک میانی دور مانده ست

2. دلی رفته ست و جانی دور مانده ست

3. بگویید از زبان من که آن جا

4. دلی از بی زبانی دل مانده ست

5. پر از خون است جوی دیده من

6. که از سرو روانی دور مانده ست

7. هلاک جان من آن پیر داند

8. که روزی از جوانی دور مانده ست

9. خراشیده بود آواز مرغی

10. که او از گلستانی دور مانده ست

11. غم و درد غریبی از کسی پرس

12. که او از خان و مانی دور مانده ست

13. گواهی می ده، ای شب، زاریم را

14. که از من بدگمانی دور مانده ست

15. شبی یادش دهی از خسرو، ای باد

16. کزین در پاسبانی دور مانده ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت کسی بپرستد ملامتش نکنم من
* تو هم در آینه بنگر که خویشتن بپرستی
شعر کامل
سعدی
* داروی تربیت از پیر طریقت بستان
* کادمی را بتر از علت نادانی نیست
شعر کامل
سعدی
* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ