امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 154

1. نسیما، آن گل شبگیر چونست

2. چسانش بینم و تدبیر چونست

3. نگویی این چنین بهر دل من

4. که آن بالای همچون تیر چونست

5. ز لب، آید همی بوی شرابش

6. دهانش داد بوی شیر چونست

7. من از وی نیم کشت غمزه گشتم

8. هنوزم تا به سر تقدیر چونست

9. اگر چشمش به کشتن کرد تقصیر

10. لبش در عذر آن تقصیر چونست

11. نپرسد هرگز آن مست جوانی

12. که حال توبه آن پیر چونست

13. به گاه خفتن تشویش عشاق

14. ز آه و ناله شبگیر چونست

15. ز زلفش سوخت جان خسرو، آری

16. بگو، آن دام مردم گیر چونست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟
* آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟
شعر کامل
رهی معیری
* از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد
* جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
شعر کامل
حافظ
* ثمر در پای خود افشاندن از هر نخل می آید
* خوشانخلی که فیض خود به جای دور می بارد
شعر کامل
صائب تبریزی