امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 175

1. آنجاست دل من و هم آنجاست

2. کان کج کله بلند بالاست

3. خوابش دیدیم دوش و مستیم

4. کان خواب هنوز در سر ماست

5. آهسته رو، ای صبا، بدان بام

6. کان مست شبانه من آنجاست

7. رحمی نکند بر این دل پیر

8. یاری که چو بخت خویش برناست

9. از دوزخ، اگر نشان بپرسند

10. من گویم خوابگاه تنهاست

11. می کش که به هر چهار مذهب

12. خونم هدرست و خانه یغماست

13. گفتند دلت خوش است، آری

14. در گونه روی بنده پیداست

15. خون می کنی و خبر نداری

16. بیچاره کسی که ناشکیباست

17. خسرو، جان ده که اندرین راه

18. کاری به سخن نمی شود راست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتمش قد بلندت بصنوبر ماند
* گفت کاین دلشده را بین که چه کوته نظرست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد
* وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد
شعر کامل
مولوی
* گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
* هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
شعر کامل
حافظ