امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1780

1. سینه ام را از غم عالم تو بی غم کرده ای

2. از غم خود تا مرا رسوای عالم کرده ای

3. فاشم، ای دیده، تو کردی، زانکه زین دل هر کجا

4. خواستم گویم غمی، بنیاد ماتم کرده ای

5. وه که خلقی ز آه دودانگیز من بگریست خون

6. ای عفاک الله تو باری دیده را نم کرده ای

7. زین پریشانی، سرت گردم، خلاصم کن دمی

8. ای که کار من چو زلف خویش در هم کرده ای

9. دل به تو دادم، کنون می خواهی این دم جان ز من

10. آری،آری، بر دلم جور و جفا کم کرده ای

11. ریش کردی سینه ام از ناوک هجران و باز

12. خنده کردی بر دلم جور و جفا کم کرده ای

13. گر ز بی مهری سخن می گویی، آن را خود مگوی

14. ور ز من می پرسی، از بیداد آن هم کرده ای

15. خسروا، دیوانگی بگذار و لعلش را مخواه

16. کاین سلیمان است کز وی قصد خاتم کرده ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من این تار نگه را حلقه حلقه می‌کنم اما
* شکاری را که من دیدم زیاد است از کمند من
شعر کامل
وحشی بافقی
* بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمد
* نگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد
شعر کامل
مولوی
* بی روی تو راحت ز دل زار گریزد
* چون خواب که از دیده بیمار گریزد
شعر کامل
رهی معیری