امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1801

1. ای آنکه تو سلطان همه سیمبرانی

2. دستور بود فتنه به ملک تو که رانی

3. صد تیر جفا می گذرانی ز جگرها

4. بازوت قوی باد که خوش می گذرانی

5. چشمم که دوید از پی دیدار ندیدت

6. این است سزایش که به تیرش برانی

7. سبزه که دمد از گل عشاق تو، ای ترک

8. خنگ تو بود سوخته، هان تا بچرانی

9. از آب و گلم گرد برآورد هوایت

10. تا چند به دنبال خودم خاک خورانی؟

11. ما را تو مکش در هوس آن لب شیرین

12. این سوی در آیم، گرم آن سوی برانی

13. گفتی که زبانیم جز از تو همه کس، وای

14. ما را بمکش گر تو حیات دگرانی

15. هستی تو اگر شاد به رنجیدن خسرو

16. من سینه کنم پاره، تو گر جامه درانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست
* پیغام آشنا نفس روح پرورست
شعر کامل
سعدی
* یک سینه بی داغ محال است گذارد
* این چهره چون لاله ستانی که تو داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* چنین است کردار گردون پیر
* گهی چون کمانست و گاهی چو تیر
شعر کامل
فردوسی