امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1815

1. بر لب اثر شراب داری

2. وز غمزه خیال خواب داری

3. شب خسپی و ما کنیم فریاد

4. آگه نشوی، چه خواب داری؟

5. نارسته ز پوست می نماید

6. خطت که ز مشک ناب داری

7. در آب حیات غرقه شد خضر

8. زان سبزه که زیر آب داری

9. تری خطت بجای خویش است

10. هر چند بر آفتاب داری

11. لب از تو و دل ز من، خوشی کن

12. چون هم می و هم کباب داری

13. خون ریز که گر بپرسدت کس

14. در هر مژه صد جواب داری

15. گفتی کنمت به غمزه بسمل

16. بسم الله اگر شتاب داری

17. گر کشتنی است بنده خسرو

18. بیهوده چه در عذاب داری؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به زور گریه نتوان یار را یکرنگ خود کردن
* دورنگی اشک شبنم از گل رعنا نمی شوید
شعر کامل
صائب تبریزی
* فرو شوی ای معلّم لوح بیداد
* که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
شعر کامل
جامی
* یار با ما بی‌وفایی می‌کند
* بی‌گناه از من جدایی می‌کند
شعر کامل
سعدی