امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1901

1. هوس پخته ست این پروانه بهر خویشتن سوزی

2. بیا و خانه روشن کن ز بهر مجلس افروزی

3. چه آتش می زنی زینسانم، ای دور از تو چشم بد

4. دل و جان است آخر نی سپند است این که می سوزی

5. گر از بی مهری چشمت گله کردم بنامیزد

6. که آموزد کمان ابرویت را رسم کین توزی

7. چو دیدی مردنم، گفتی که روزی روی بنمایم

8. چنین روزی همم در زندگی یعنی شود روزی

9. سگت هم می رمد از من، توانی مردمی کردن

10. که چون بازو کنم طوقش به تیری بازویم دوزی

11. چه اغرا می کنی در خون خسرو چشم بدخو را

12. به رحمت ره نما قصاب را، کشتن چه آموزی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
* ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
* وارهد از حد جهان بی‌حد و اندازه شود
شعر کامل
مولوی
* گر روز حشر پرده ز رویش برافکنند
* ایزد به روی بنده نیارد گناه را
شعر کامل
نظیری نیشابوری