امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1914

1. به یک کرشمه کزان چشم دلربا کردی

2. چو جان به سینه درون آمدی و جا کردی

3. خدنگ ناز چو از غمزه راست بگشادی

4. به دل درست زدی، گر ز تن خطا کردی

5. من ار چه تیغ زنم، دل ز تو جدا نشود

6. تو ناوکی زدی و دل ز من جدا کردی؟

7. دلم که شادی وصل ترا نکرده شکر

8. هزار شکر کنم کز غمش سزا کردی

9. بگفتمت که غم جان مگوی با هر کس

10. به غمزه گفتی و بر جان من بلا کردی

11. اگر میان تو گم گشت در میان کمر

12. دهانت نیز نمی دانم، آن کجا کردی؟

13. بسوختی دل خسرو، هنوز خواهی سوخت

14. چو کس نگفت ترا این چنین، چرا کردی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم دل باز کن که جان بینی
* آنچه نادیدنی است آن بینی
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
* مگر تو از کرم خویش یار من باشی
شعر کامل
حافظ
* گلی که از عرق شرم دیده بان دارد
* خط امان ز شبیخون بلبلان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی