امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1919

1. دلی دارم در او دردی و داغی

2. که یکدم نیستش از غم فراغی

3. به هر دل از دلم سوزی بگیرد

4. بسوزد چون چراغی از چراغی

5. ازین شکرلبان شمع صورت

6. به بازی سوختند هر طرف لاغی

7. شکافندم جگر، وز غمزه گویند

8. جراحت را بباید کرد داغی

9. کم از نظاره ای، باری که هستت

10. دمید سبزه ای بر گرد باغی

11. رقیب روسیه را کن ز خود دور

12. خوی بلبل نیرزد خوی زاغی

13. بریزد آب خسرو چون نریزد

14. که گل حیف است در چنگ کلاغی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسم ترنجست که در روزگار
* پیش دهد میوه پس آرد بهار
شعر کامل
نظامی
* دلا چندم بریزی خون ز دیده شرم دار آخر
* تو نیز ای دیده خوابی کن مراد دل بر آر آخر
شعر کامل
حافظ
* در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود
* می ده که عمر در سر سودای خام رفت
شعر کامل
حافظ