امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1985

1. گر حقیقت نشدت واقعه جانی من

2. زلف را پرس که از کیست پریشانی من

3. پیش نه آینه آشوب جهانی بنگر

4. تا بدانی صنما موجب حیرانی من

5. غمزه هایت به فسون در دل من در رفته

6. تا به تاراج ببردند مسلمانی من

7. دوش در چاه زنخدان تو افتاد دلم

8. خبری داری از آن یوسف زندانی من

9. شد زمستانی ز دم سرد من آفاقی بخش

10. میوه ای از چمن وصل زمستانی من

11. گر میسر شودم چون تو پری رخساری

12. بشود روی زمین ملک سلیمانی من

13. برنگیرم ز خط حکم تو پیشانی خویش

14. که خداوند به بسته ست به پیشانی من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ناصحا سودای بدخویی چنین می داردم
* ورنه کس هرگز چنین رسوا نخواهد خویش را
شعر کامل
جامی
* رای روشن ز بزرگان کهنسال طلب
* آبها صاف در ایام خزان می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه کند سختی ایام به دلهای دو نیم؟
* سنگ با پسته خندان چه تواند کردن؟
شعر کامل
صائب تبریزی