امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2

1. صد هزاران آفرین جان آفرین پاک را

2. کافرید از آب و گل سروی چو تو چالاک را

3. تلخ می گویی و من می بینمت از دور و بس

4. زهر کی آید فرو، گر ننگرم تریاک را

5. غنچه دل ته به ته بی گلرخان خونست از آنک

6. بوستان زندان نماید، مردم غمناک را

7. چون ترا بینم، هم از چشم خودم در رشک، از آنک

8. بوستان زندان نماید، مردم غمناک را

9. چون ترا بینم، هم از چشم خودم در رشک، از آنک

10. کرد تردامن رخت این چشمهای پاک را

11. گر به کویت خاک گردم نیست غم، لیکن غم است

12. کز سر کویت بخواهد باد برد این خاک را

13. شهسوارا، عیب فتراک است صید چون منی

14. گاه بستن عذرخواهی کن ز من فتراک را

15. چون دلم زو چاک شد، ای پندگو، راضی نیم

16. از رگ جان خود اردوزی در این دل چاک را

17. چشمه عمرست و خلقی در پیش، حیفی قویست

18. آشنایی با چنان دریا، چنین خاشاک را

19. ناله جانسوز خسرو کو به دلها شعله زد

20. رحمتی ناموخت آن سنگین دل ناباک را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بس زهر شکایت خوردم و بر لب نیاوردم
* به سبزی می زند تیغ زبان چون پسته در کامم
شعر کامل
صائب تبریزی
* ما در خلوت به روی خلق ببستیم
* از همه بازآمدیم و با تو نشستیم
شعر کامل
سعدی
* به حکم عقل عمل در طریق عشق مکن
* که راه دور کند رهبری که دانا نیست
شعر کامل
نظیری نیشابوری