امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 211

1. ساقیا، می ده که امروزم سر دیوانگی ست

2. جام پر گردان که مرگم در تهی پیمانگی ست

3. من به رغبت جان دهم تا رحمت آری بر تنم

4. این عنایت در میان دوستان بیگانگی ست

5. زاهدا، تعویذ خود ضایع مکن بر من، از آنک

6. عشق من ضایع نخواهد شد که دیو خانگی ست

7. قصه های درد خوانم هر شبی با بخت خویش

8. وین همه بیداری من، زین دراز افسانگی ست

9. بس که در زنجیر خونابم مسلسل شد سخن

10. هر غزل از دفتر من مایه دیوانگی ست

11. شمع شیرینی چشیده ست، ار بسوزد باک نیست

12. لذت از آتش گرفتن مذهب پروانگی ست

13. طعنه های دشمنان مشتاق را تاج سر است

14. نام رسوایی به کوی عاشقان فرزانگی ست

15. نیست آن مردانگی کاندر غزا کافر کشی

16. در صف عشاق خود را کشتن از مردانگی ست

17. خسروا، سلطان عشق، ار می کشد، یاری مخواه

18. زانکه معزول است عقل و صبر بی پروانگی ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سیاووش لشکر به جیحون کشید
* به مژگان همی از جگر خون کشید
شعر کامل
فردوسی
* بنه بر طاق نسیان زهد را چون شیشه خالی
* درین موسم که سنگ از لاله جام آورد مستان را
شعر کامل
صائب تبریزی
* زبان چرب او کرد درختانی پر از زیتون
* لب شیرین او خواند به افسون سوره والتین
شعر کامل
مولوی