امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 258

1. یار ما را عزم رایی دیگر است

2. باز در بند جفایی دیگر است

3. در نظر می آیدم گلها بسی

4. چون کنم آن روی جایی دیگر است

5. گر یکی چشمم به رویش روشن است

6. خاک پایش توتیایی دیگر است

7. ساقیا، می ده که بر یاد لبت

8. بامی امروزم صفایی دیگر است

9. با رقیبان ساختن بیچارگی است

10. محنت هجران بلایی دیگر است

11. دوستدارانت بسی هستند، لیک

12. خسرو مسکین، گدایی دیگر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا تخت زین باشد و تاج ترگ
* قبا جوشن و دل نهاده به مرگ
شعر کامل
فردوسی
* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی
* دروازه هستی را جز ذوق مدان ای جان
* این نکته شیرین را در جان بنشان ای جان
شعر کامل
مولوی