امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 274

1. هر که نگه در تو کرد بیش به بستان نرفت

2. و آرزوی روی تو از گل و ریحان نرفت

3. تا تو نمودی جمال، نقش همه نیکوان

4. رفت برون از دلم، نقش تو از جان نرفت

5. خصم بسی طعنه زد، دوست بسی پند داد

6. چشم به سوی تو بود، گوش بدیشان نرفت

7. سیل ملامت رسید، کوه غم از جا ببرد

8. صبح قیامت دمید، وین شب هجران نرفت

9. وه که چو نرگس چرا کور نباشد مدام

10. دیده که بالای آن سرو خرامان نرفت

11. مستی و بدنامیم عیب نگیرم، از آنک

12. عاشق بیچاره را کار به سامان نرفت

13. گر همه جام بلاست نوش کن و صبر گوی

14. این که ز کامت هنوز تلخی هجران نرفت

15. عشق به ما ناکسان رحم نیاورد، از آنک

16. کن مکن پادشاه بر ده ویران نرفت

17. گام زده بر حریر کی سپرد این ره، آنک

18. دیده قدم ساخته بر سر پیکان نرفت

19. یار که بگشاد شست بر دل مجروح من

20. تیر برون رفت، لیک چاشنی از جان نرفت

21. رفتن خسرو خطاست بر سر کوی بتان

22. مورچه بهر حیات بر ره سلطان نرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر پیل زوری وگر شیر چنگ
* به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
شعر کامل
سعدی
* زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان
* بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی
شعر کامل
حافظ
* گر عود نه صندل سپید است
* با سرخ گل تو سرخ بید است
شعر کامل
نظامی