امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 280

1. چون غم هجران او نداشت نهایت

2. عاقبت اندوه عشق کرد سرایت

3. وقت نیامد بتا، که از سر انصاف

4. سوی ضعیفان نظر کنی به عنایت

5. غایت آنها که از جفای تو دیدم

6. نور یقین داشت در دلم به سرایت

7. گر تنم از دست غم ز پای در آمد

8. سرنکشم، تا منم، ز قید و فایت

9. گر تو به تیغم زنی خلاص نباشد

10. زخم تو خوشتر که از رقیب حمایت

11. شرح غم عشق بیش ازین ز چه گویم

12. شوق من وجور او رسید به غایت

13. ای بت نامهربان شوخ ستمگر

14. از تو کنم یا ز روزگار شکایت

15. آنچه من از روزگار سفله کشیدم

16. پیش تو گویم ز روزگار حکایت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هرکه می نگرم همچو غنچه دلتنگ است
* مگر نسیم درین گلستان نمی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خیز تا در تو یک نظاره کنند
* هم کف و هم ترنج پاره کنند
شعر کامل
نظامی
* بلبلان چمن عشق تو همچون سوسن
* همه تن جمله زبانند ولی خاموشند
شعر کامل
خواجوی کرمانی