امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 354

1. موی را نیست این میان که تراست

2. پسته را نیست این دهان که تراست

3. قامت راست سرو را ماند

4. سرو باشد چنین روان که تراست؟

5. جان ببردی و خوش هنوز نه ای

6. دست بر دل نه این زمان که تراست

7. تا چها بر تو کردمی من، اگر

8. حسن بودی مرا چنان که تراست

9. بر رخ زرد من بخند و بگو

10. خنده انگیز زعفران که تراست

11. گوییا بیشتر برای زر است

12. این سخن بر سر زبان که تر است

13. کشته گشتم ز ابروی تو، مکش

14. بر دل خسرو، این کمان که تراست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بس که گشته ام از فکر آن میان باریک
* زشرم مردم باریک بین نهان شده ام
شعر کامل
جامی
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ
* بشنو این نی چون شکایت می‌کند
* از جداییها حکایت می‌کند
شعر کامل
مولوی