امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 37

1. آن شه به سوی میدان خوش می رود سوارا

2. یا رب، نگاه داری آن شهسوار ما را

3. غارت نمود زلفش بنیاد زهد و تقوی

4. تاراج کرد لعلش اسباب پادشا را

5. جولان کند سمندش چون سم او ببوسم

6. کو بر زمین زمانی ننهد زناز پا را

7. خواهم که در رکابش باشم و لیک نتوان

8. کز خود عنان زلفش بر بود این گدا را

9. گفتی که یاد کردم گه گه ز حال خسرو

10. کردی چرا فرامش زین گونه این گدا را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر چند که زلف تو سپاهیست جهانگیر
* هر روز پریشان نتوان کرد سپه را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
* تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
شعر کامل
سعدی