امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 440

1. به چشمم تا خیال لعل آن قصاب می گردد

2. دمادم در اشک من به خون ناب می گردد

3. دمادم سجده می آرم من بیدل به هر ساعت

4. خیال طاق ابروی توام محراب می گردد

5. همی گردد خیال رویت اندر خانه چشمم

6. مثال ماهیی کاندر میان آب می گردد

7. سر زلفت سرش بر باد خواهد داد می دانم

8. که رسوا می شود دزدی که در مهتاب می گردد

9. تو سلطان وار بنشین و مترس از خسروی چو من

10. که او از گریه ای در پای ما نایاب می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نان جو بر سفره ما گر نباشد، گو مباش
* نعمتی همچون زبان گندمین داریم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* به لشکرگاه دارم روی وبر سلطان فشانم جان
* گر آن دریاست وین خورشید من نیلوفرم باری
شعر کامل
خاقانی
* درحفظ آبرو ز گهر باش سخت تر
* کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش
شعر کامل
صائب تبریزی