امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 502

1. روزی مگر این بسته در ما بگشایند

2. وز لطف من گشمده را راه نمایند

3. گر خلق جهان حال من خسته بدانند

4. از عین تحیر سرانگشت بخایند

5. عمری ست که از جور فلک با غم و دردم

6. زین بیش مگر درد به دردم بیفزایند

7. تا کی در بخت من بیچاره ببندند

8. وقتی ست که از روی ترحم بگشایند

9. زنهار که دل در فلک و دهر نبندی

10. کایشان ز جهان یکسره بی مهر و وفایند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یادگار جگر سوخته مجنون است
* لاله ای چند که از دامن صحرا برخاست
شعر کامل
صائب تبریزی
* آنچه از مائده فیض بر این نه طبق است
* رزق جمعی است که در پرده شب بیدارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* توانگری نه به مالست پیش اهل کمال
* که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال
شعر کامل
سعدی