امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 547

1. دل عاشق چرا شیدا نباشد

2. به عشق اندر جهان رسوا نباشد

3. نگویی تا به کی، ای شوخ دلبر

4. ترا پروای حال ما نباشد

5. به بستان لطافت سرو باشد

6. ولی چون قد او رعنا نباشد

7. کدامین دیده در وی نیست حیران؟

8. مگر چشمی که او بینا نباشد

9. نه دل باشد که غافل باشد از یار

10. نه سر باشد که پر سودا نباشد

11. به نوعی دل ز خسرو در تو بستم

12. که با غیر توام پروا نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا خیال گریه کردم یار رفت
* این غزال از بوی خون رم می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی
* زیره را من سوی کرمان آورم
* گر به پیش تو دل و جان آورم
شعر کامل
مولوی