امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 569

1. به سالی کی چنین ماهی برآید؟

2. وگر آید، ز چه گاهی برآید

3. ز رخسارش ز حسن جعد مشکین

4. کجا از تیره شب ماهی برآید؟

5. اگر آیینه حسن است روشن

6. بگیرد زنگ، اگر آهی برآید

7. بسا خرمن که در یکدم بسوزد

8. از آن آتش که ناگاهی برآید

9. همه شب تا سحر بیدار باشم

10. بود کان مه سحرگاهی برآید

11. گدایی گر به کویی دل فروشد

12. که از جان بگذرد، شاهی برآید

13. عجب نبود در آن میخانه خسرو

14. گر از پیکار گمراهی برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
* زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
* در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
شعر کامل
حافظ
* اگر هوشمندی به معنی گرای
* که معنی بماند ز صورت بجای
شعر کامل
سعدی