امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 711

1. ای که عمر از پی سودای تو دادیم به باد

2. یاد می دار که از مات نمی آید یاد

3. عهدها بستی و می داشتم امید وفا

4. ای امید من و عهد تو سراسر همه یاد

5. هر چه دارند ز آیین نکویی خوبان

6. همه داری و بدان چشم بدانت مرساد

7. ماجرای دل گمگشته بی نام و نشان

8. هر که را باز نمودیم نشانی به تو داد

9. آفرین بر سر آن دست کزان خواهد یافت

10. گره کار من از بند قبای تو گشاد

11. گر نبردی ز سر گیسوی مشکین تو بوی

12. محنت آن همه غم از چه کشیدی شمشاد

13. کام خسرو بده، ای خسرو خوبان که شده ست

14. لعل جان بخش تو شیرین و دل او فرهاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بجز از نرگس پرخواب و رخ چون خور او
* تو مپندار که از خواب و خورم یاد آمد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* این خون کسی ریخته‌ای یا می سرخ است
* یا توت سیاهست که بر جامه چکیده‌ست
شعر کامل
سعدی
* ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
* اگر طلوع کند طالعم همایون است
شعر کامل
حافظ