امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 808

1. از در من دوش کان نگار در آمد

2. شاخ تمنای من به بار در آمد

3. برگ حیاتم نمانده بود که ناگه

4. باغ خزان دیده را بهار در آمد

5. آنچه خرابی گذشت، وه به دهی گوی

6. مست و خوی آلوده و سوار در آمد

7. کلبه تاریک یافت روشنی، ای دل

8. کز در من آفتاب وار در آمد

9. دیده که بیمار بود در ته پایش

10. پیشگه پای او به کار در آمد

11. بر سر عقلم جرعه جامش

12. سیل به بنیاد اختیار در آمد

13. مردن خسرو فسوس نیست درین ره

14. کار زوی سینه در کنار در آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در طریق عشق خار از پا کشیدن مشکل است
* ریشه در دل می کند خاری که در پا می رود
شعر کامل
صائب تبریزی
* با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است
* با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای کوی تو ز رویت بازار گل فروشان
* ما بلبلان مستیم از بهر گل خروشان
شعر کامل
سیف فرغانی