امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 857

1. افسوس ازین حیات که بر باد می رود

2. کایین ما نه بر روش داد می رود

3. هر دم ز من که پیروی دیو می کنم

4. بر آسمان فرشته به فریاد می رود

5. وه کاین دل خراب عمارت کجا شود؟

6. سیل منش چنین که ز بنیاد می رود

7. زاهد به پند دادن و بیچاره مست را

8. خاطر به سوی لعبت ناشاد می رود

9. گاه خمار صد نیت توبه می کنم

10. چون ساقی آمد آن همه از یاد می رود

11. ای من غلام دولت آن نیک بنده ای

12. کز بندگی نفس بد آزاد می رود

13. ضایع مکن به خنده و بازی بسان گل

14. این پنج روزه عمر که بر باد می رود

15. ای نفس، پند گیر که اختر به گردش است

16. ای مرغ، هوش دار که صیاد می رود

17. آهسته نه به روی زمین پای، کادمی

18. بر روی شاهدان پریزاد می رود

19. زخم زبان خسرو اثر کی کند ترا؟

20. نی، خود سخن به تیشه فرهاد می رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قاعدهٔ قد تو فتنه به پا کردن است
* مشغلهٔ زلف تو بستن و واکردن است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عالم دیگر به دست آور که در زیر فلک
* گر هزاران سال می مانی همین روز و شب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی
* از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد
شعر کامل
عراقی