امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 980

1. شب که بادم ز سوی یار آمد

2. مست گشتم که بوی یار آمد

3. بو که بر جان زنده ره از بادم

4. بو که باد روی یار آمد

5. آب چشمم دوید از سر جان

6. پای کوبان به سوی یار آمد

7. گریه خویش، گریه دگر است

8. کاب رفته به جوی یار آمد

9. می کنم یاد و می خورم حسرت

10. هر چه خوردم ز جوی یار آمد

11. نیک نبود که بد کنم دل، اگر

12. بد ز روی نکوی یار آمد؟

13. خویش را نیز کرد گم خسرو

14. جستن دل که سوی یار آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در گلستانی که آن سرو میان باریک هست
* سرو را در دیده باریک بین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
* چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد
شعر کامل
حافظ
* سرمایه نجات بود توبه درست
* با کشتی شکسته به دریا چه می روی؟
شعر کامل
صائب تبریزی