امیرخسرو دهلوی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 100 - جلوس شه غیاث الدین و دنیا تغلق غازی فراز تخت سلطانی چو افریدون و اسکندر

1. مبارک روز شنبه گاه پیشین

2. گه هنگامی است با انوار بیش این

3. جهان از چشمه خود روی شسته

4. که و مه سبحه و سجاده جسته

5. مؤذن قامت خود بر کشیده

6. جماعت صف به مسجد بر کشیده

7. ممالک گیر سلطان جهان بخت

8. در آن ساعت برآمد بر سر تخت

9. سریر آراست ماه و آفتابش

10. غیاث دین و دنیا شد خطابش

11. ملایک جمله گفتندش همانگه

12. دعا: خلد الرحمن ملکه

13. خروش کوس، گیتی را خبر کرد

14. دل بد خواه را زیر و زبر کرد

15. موافق ریخت گوهرها ز حد بیش

16. مخالف هم ولیک از دیدهٔ خویش

17. فلک شادی بدو ران و زمان داد

18. جهان را مژدهٔ امن و امان داد


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه چنان گشت پریشان دل صد پاره من
* که به شیرازه آن زلف توان بست به هم
شعر کامل
صائب تبریزی
* چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
* باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران
شعر کامل
سعدی
* گر بود برگ گل سوریت از خار مترس
* ور هوای چمنت نیست بگلزار مرو
شعر کامل
خواجوی کرمانی