انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 117

1. درد تو دلا نهان نماند

2. اندوه تو جاودان نماند

3. از عشق مشو چنین شکفته

4. کان روی نکو چنان نماند

5. آوازهٔ تو فرو نشیند

6. وز محنت تو نشان نماند

7. گر با همه کس چنین کند دل

8. یک دلشده در جهان نماند

9. از درد تو دل نماند و بیمست

10. کز بی‌رحمیت جان نماند

11. از کار جهان کرانه‌ای دل

12. کازار درین میان نماند

13. آن سود بسم که تو بمانی

14. بل تا همه سو زیان نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دست فلک ز کارم وقتی گره گشاید
* کز یکدیگر گشایی زلف گره گشا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* غلام نرگس مستم که بامداد پگاه
* قدح به دست گرفته ز خواب برخیزد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ز خاک آفریدت خداوند پاک
* پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شعر کامل
سعدی