انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 120

1. گل رخسار تو چون دسته بستند

2. بهار و باغ در ماتم نشستند

3. صبا را پای در زلف تو بشکست

4. چو چین زلف تو بر هم شکستند

5. که خواهد رست از این آسیب فتنه

6. که نوک خار و برگ گل نرستند

7. کرا در باغ رخسارت بود راه

8. از آن دلها که در زلف تو بستند

9. که در هر گلستانش گاه و بی‌گاه

10. ز غمزه‌ت یک جهان ترکان مستند

11. چو در پیش لبت از بیم چشمت

12. همه خواهندگان لبها ببستند

13. منه بر کار این بیچارگان پای

14. چه خواهی کرد مشتی زیردستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ
* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ
* می کند پاک از سرشک سرخ روی ما رقیب
* از حسد دیدن نیارد رنگ بر رخسار ما
شعر کامل
جامی