انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 145

1. چون نیستی آنچنان که می‌باید

2. تن در دادم چنانکه می‌آید

3. گفتی که از این بتر کنم خواهی

4. الحق نه که هیچ درنمی‌باید

5. با این همه غم که از تو می‌بینم

6. گر خواب دگر نبینیم شاید

7. با فتنهٔ روزگار تو عیدست

8. هر فتنه که روزگار می‌زاید

9. گفتم که دلم به بوسه خرسندست

10. گفتی ندهم وگرچه می‌باید

11. زین طرفه ترت حکایتی دارم

12. دل بین که همی چه باد پیماید

13. بوسی نه بدید و هر زمان گوید

14. باشد که کناری اندر افزاید

15. دستی برنه که انوری ای دل

16. از دست تو پشت دست می‌خاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هیچ در نروم بعد از این ز حضرت دوست
* چو کعبه یافتم آیم ز بت‌پرستی باز
شعر کامل
حافظ
* پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
* که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
شعر کامل
سعدی
* به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
* به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
شعر کامل
سعدی