انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 147

1. دل در هوست ز جان برآید

2. جان در غمت از جهان برآید

3. گو جان و جهان مباش اندیک

4. مقصود تو از میان برآید

5. سودیست تمام اگر دلی را

6. یک غم ز تو رایگان برآید

7. همخانهٔ هرکه شد غم تو

8. زودا که ز خان و مان برآید

9. وانکس که فرو شود به کویت

10. دیرا که از او نشان برآید

11. گویی که اگرچه هست کامم

12. تا کام دل فلان برآید

13. لیکن ز زبان این و آنست

14. هر طعنه که از زبان برآید

15. نشنیدستی چنان توان مرد

16. ای جان جهان که جان برآید

17. دل طعنهٔ تو بدید بخرید

18. تا دیدهٔ این و آن برآید

19. ارزان مفروش انوری را

20. گر باز خری گران برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هم ز وصف لبت زبان خجلست
* هم ز زلف تو مشک و بان خجلست
شعر کامل
اوحدی
* یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
* بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
شعر کامل
حافظ
* چون به رنگ زرد من بر می خورد برگ خزان
* زعفران می مالد از خجلت به روی خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی