انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 23

1. حسن را از وفا چه آزارست

2. که همه ساله با جفا یارست

3. خود وفا را وجود نیست پدید

4. وین که در عادتست گفتارست

5. از برون جهان وفا هم نیست

6. کاثرش ز اندرون پدیدارست

7. چه وفا این چه ژاژ می‌گویم

8. که ازو حسن را چه آزارست

9. تا مصاف وفا شکسته شدست

10. علم عافیت نگونسارست

11. عشق را عافیت به کار نشد

12. لاجرم کار عاشقان زارست

13. دست در کار عافیت نشود

14. هر کجا عشق بر سر کارست

15. عشق در خواب و عاشقان در خون

16. دایه بی‌شیر و طفل بیمارست

17. آرزو می‌پزیم چتوان کرد

18. سود ناکرده سخت بسیارست

19. اینکه امروز بر سر گنجی

20. پای فردات بر دم مارست

21. انوری از سر جهان برخیز

22. که نه معشوقهٔ وفادارست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح محشر سر زد و تخم امیدم سر نزد
* در چه ساعت یارب این یوسف به چاه افتاده است؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود
* وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* دور گردان را به احسان یاد کردن همت است
* ورنه هر نخلی به پای خود ثمر می افکند
شعر کامل
صائب تبریزی