انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 239

1. عشق بر من سر نخواهد آمدن

2. پا از این گل برنخواهد آمدن

3. گرچه در هر غم دلم صورت کند

4. کز پی‌اش دیگر نخواهد آمدن

5. من همی دانم که تا جان در تنست

6. بر دل این غم سر نخواهد آمدن

7. برنیاید چرخ با خوی بدش

8. صبر دایم برنخواهد آمدن

9. عمر بیرون شد به درد انتظار

10. وصلش از در درنخواهد آمدن

11. چون به حسن از ماه بیش آمد به‌جور

12. زاسمان کمتر نخواهد آمدن

13. گویمش حال من از عشقت بپرس

14. کز منت باور نخواهد آمدن

15. گویدم جانی کم انگار انوری

16. بی‌تو طوفان برنخواهد آمدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
* گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
شعر کامل
حافظ
* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گرم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی
* شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رستی
شعر کامل
سعدی