انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 247

1. شرم دار آخر جفا چندین مکن

2. قصد آزار من مسکین مکن

3. پایی از غم در رکاب آورده‌ام

4. بیش از این اسب جفا را زین مکن

5. در غم ماه گریبانت مرا

6. هر شبی دامن پر از پروین مکن

7. چند گویی یار دیگر می‌کنم

8. هرچه خواهی کن ولیکن این مکن

9. بوسه‌ای خواهم طمع در جان کنی

10. نقد کردم گیر و هان و هین مکن

11. چون سبک‌روحی گران کابین مباش

12. جان شیرین ناز ناشیرین مکن

13. عشق را گویی فلان را خون بریز

14. عشق را خون ریختن تلقین مکن

15. ای پسر عید ترا قربان بسی است

16. انوری را از میان تعیین مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
* که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
شعر کامل
سعدی
* همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
* نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
شعر کامل
حافظ
* مه روی بپوشاند خورشید خجل ماند
* گر پرتو روی افتد بر طارم افلاکت
شعر کامل
سعدی