انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 291

1. با من اندر گرفته‌ای کاری

2. کان به عمری کند ستمکاری

3. راستی زشت می‌کنی با من

4. روی نیکو چنین کند آری

5. بعد از این هم بکش روا دارم

6. هیچ ممکن شود که یکباری

7. روزگارم گلی شکفت از تو

8. که به عمری چنان نهد خاری

9. گویمت بوسه‌ای مرا گویی

10. گفته‌اند این حدیث بسیاری

11. لیکن ار عشوه بایدت بدهم

12. نبود یاد کرد خرواری

13. بوسه در کار تو کنم چه شود

14. گر برآری به خنده‌ای کاری

15. چون رخانم سیاه خواهی کرد

16. سر دندان سپید کن باری

17. جان به دلال وصل تو دادم

18. گفتم این را بود خریداری

19. گفتم ار رایگانکم ندهی

20. بخرندت به تیز بازاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کی بود برگ من آن نسرین بدن را کاین زمان
* همچو بلبل در زمستان بینوا افتاده‌ام
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
* زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
شعر کامل
حافظ
* ز راه نسبت هر روح با روح
* دری از آشنایی هست مفتوح
شعر کامل
وحشی بافقی