انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 301

1. بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی

2. بس راحتی ندارم باری ز زندگانی

3. ای بخت نامساعد باری تو خود چه چیزی

4. وی یار ناموافق آخر تو با که مانی

5. جانی خراب کردم در آرزوی رویت

6. روزم سیاه کردی دردا که می‌ندانی

7. گفتی ز رفتن آمد آنکه بدی برویت

8. بایست طیره‌رویی رو جان که ننگ جانی

9. عمری به باد دادم اندر پی وصالت

10. تا خود چه‌گونه باشد احوال این جهانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بشوی اوراق اگر همدرس مایی
* که علم عشق در دفتر نباشد
شعر کامل
حافظ
* اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
* درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
شعر کامل
حافظ
* صحرای عدم لاله ستان شد چو شهیدان
* با داغ تو رفتند به خون غرقه کفن ها
شعر کامل
جامی