انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 217 - درخواست روشنایی کند

1. گنبد پیروزه گون بااختران سیم رنگ

2. هر شبی تا روز وصف بی نوایی من کند

3. روزگار بی‌نوایی وصل را هجران دهد

4. اتفاق تنگ دستی دوست را دشمن کند

5. صعب و تاریکست دوراز وصل تو شبهای من

6. شمعها باید که این تاریک را روشن کند

7. پاره‌ای ازاعتقاد خویش نزد من فرست

8. تاشبم را روشن و این حجره را گلشن کند

9. ورنه فراش سرای مکرمت را نصب کن

10. تا دو دانگی در وجوه یک منی روغن کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* باز خون دلم از دیده روان خواهد شد
* چشمم از هر مژه خونابه فشان خواهد شد
شعر کامل
جامی
* پرتو حسن ازل افتاده بر دیوار و در
* دیو چون یوسف در اینجا محو دیدار خودست
شعر کامل
صائب تبریزی