انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 268 - از ممدوح التماس کفش به معما کرده است

1. ای مستفاد لطف تو اقبال آسمان

2. وی مستعار جود تو آثار روزگار

3. انوار آن ز سایهٔ جود تو مستفاد

4. و آثار این ز عادت خوب تو مستعار

5. دوش از حساب هندو جمل بندهٔ ترا

6. بیتی دو شعر گفته شد از روی اختصار

7. مال چهار بنگر و جذرش بروفزای

8. پس ضرب کن تمامت این مال درچهار

9. اینک دوحرف گفته شد اندر دو نیم‌بیت

10. چون رای تو متین و چو حزم تو استوار

11. یک حرف دیگرست که بی‌آن تمام نیست

12. معنی آن دو خواه نهان خواه آشکار

13. مجموع این حساب همین هر دو حرف راست

14. چون در سه ضرب شد شود این کار چون نگار

15. این است التماسش و گر ناروا بود

16. از تو روا ندارد هم تو روا مدار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی
* سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی
* نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن سفرکرده کش از ما دل گرفت
* جان فدایش هر کجا منزل گرفت
شعر کامل
جامی