انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 348 - در مدح تاج الدین ابوالمعالی محمد المستوفی گوید و عرق نسترن خواهد

1. ایا به عالم عهد از تو نوبهاروفا

2. چرا چنین ز نسیم صبات بی‌خبرم

3. به خاصه چون تو شناسی که رنگ و بوی نداد

4. خرد به باغ سخن بی‌شکوفهٔ هنرم

5. به صد زبانت چو سوسن بگفته بودم دی

6. که چون بنفشه ز سستی فروشدست سرم

7. گر اندکی عرق نسترن به دست آری

8. به من فرست وگرنه بگوی تا بخرم

9. زبان چو لاله به گرد دهان درافگندی

10. که گر نیارمت از سبزهٔ دمن بترم

11. فروخت روی نشاطم چو بوستان افروز

12. بدان امید کزین ورطه بو که جان ببرم

13. برون شدی و فرو برد سر چو نیلوفر

14. به آب غفلت ودانسته کاب می‌نخورم

15. دو روز رفت که چون شنبلید پژمرده

16. ز تشنگی به غایت نه خشکم و نه ترم

17. ز تف چو ظاهر تفاح زرد گشت رخم

18. ز غم چو باطن او پاره‌پاره شد جگرم

19. چو گوش این سخنت همچو پیل گوش نمود

20. که چیست عارضه یا من به معرض چه درم

21. نه بی‌وفات چو ایام یاسمن خوانم

22. نه زین سپس همه رنگت چو ارغوان شمرم

23. تو آنچه بینی این بین که با فراغت تو

24. هنوز دیده چو نرگس نهاده می‌نگرم

25. چو دستهای چنارست هر دو دستم سست

26. وگرنه پیرهن از جور تو چو گل بدرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به اندک فرصتی تاک از درختان گشت رعناتر
* نگردد زیردست آن کس که از اهل کرم باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
* ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
شعر کامل
حافظ
* زشمع انجمن آموز آیین وفاداری
* که تا دارد نفس بر تربت پروانه می سوزد
شعر کامل
صائب تبریزی