انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 421 - در طلب سرکه و آبکامه

1. ای حکم ترا قضای یزدان

2. داده چو قدر گشادنامه

3. تو عمدهٔ ملکی و ممالک

4. لوحست و کفایت تو خامه

5. در خاک نهاده آب و آتش

6. پیش سخط تو بارنامه

7. در جنب کفت سیاه‌کامه است

8. حاشا فلک کبود جامه

9. آن شب که در آن جناب میمون

10. با عیش چنان مع‌الغرامه

11. در حجر گک نصیر خباز

12. بودیم چه خاصه و چه عامه

13. از چنگ خیال پر سماتی

14. وز باده دماغ پر شمامه

15. بر دست چپم یگانه‌ای بود

16. در کسوت جبه و عمامه

17. او را بطلب بگو چه کردی

18. ما را بدو وعده شادکامه

19. در آتش صبر چند باشم

20. ساکن چو سمندر و نعامه

21. این قصه چنین بر آب منویس

22. هم سرکه بده هم آبکامه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
* تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
شعر کامل
سعدی
* دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
* چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
شعر کامل
حافظ
* گفتم، ای دل، مرو آنجا که گرفتار شوی
* عاقبت رفتی و آن گفت منت پیش آمد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی